۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه

به کجا میرویم ؟

مملکت رو گند برداشته .
این مسئولان نظام که نباید از گل نازک تر به آنها گفت کجا هستند ؟
ایران عزیز ما با وضع موجود به قهقرا داره میره .
چرا ؟
چون ...
اقتصاد تعطیل ...
سیاست تعطیل ...
فرهنگ تعطیل ...
انسانیت تعطیل ...
نه خیر ، مسبب این امر مردم نیستند ، مسئولان نظام اند .
آقایان گل ، آقایان بلبل : لطفا به فکر مملکت باشید ، نگذارید شما هم مانند گذشتگان در تاریخ منفور شوید .
سرتان را نکنید زیر برف .
ببینید چه بر سر مردم آوردید ، من مستند حرف میزنم ، سند می خواهید ؟ می گویم :
این همه بی کاری در مملکت از برای چیست ؟
این همه فساد را در مملکت که ایجاد کرده ؟
چرا یک جوان از روی بیکاری باید به کارهای عبس و بیهوده روی بیاورد ؟
چرا یک جوان ایرانی در آمریکا برای آنکه در امنیت باشد باید خود را ارمنی معرفی کند ؟
چرا برای آنکه کارت در ادارات انجام شود کلی باید دولا راست شوی ؟
چرا باید برای انجام کاری در ادارات و تسریع در انجام هزینه پرداخت کرد ؟(مانند شهرداری که شده مرکز جمع آوری وجوهات نقدی افراد نیازمند )
مگر در زمان شاه نمی گفتید که اگر مسئولان سالم شوند همه چیز درست می شود ، خب چه شد ؟
مگر نگفتید اگر بالایی سالم باشد ، پایینی سالم می شود ، پس چه شد ؟
بس است دیگر ، دست از این منازعات سیاسی بردارید ، این مملکت طی منازعات 200 سال گذشته کم عقب نیفتاد ، که شما هم شروع کردید .
واقعا جای تاسف است که هیچ برنامه هدفمندی در کشور اجرا نمی شود . واقعا جای تاسف دارد که دائما برای خود دشمن تراشی کنیم تا بجای سعی و تلاش برای آبادانی کشور عزیزمان مدام در حال سرکوب و طلب مرگ برای دیگری کنیم .
آقایان ما ( مردم عادی ) حکومت نمی خواهیم .
آقایان ما ( مردم عادی ) ریاست نمی خواهیم .
حکومت ارزانی شما ، ولی به فکر باشید .
بگذارید تاریخ در مورد شما ها به نیکی یاد کند ، همانند مردان دور ایران زمین : کوروش کبیر ، خواجه نصیرالدین طوسی ، خیام و و و ............. .
به فکر باشید .
به فکر .

۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

ایران یکی از 'فاسدترین کشورهای جهان' گزارش شد

براساس تازه‌ترین گزارش سازمان بین‌المللی شفافیت، ‌ایران از نظر شاخص فساد اداری با ۲۷ پله نزول نسبت به سال گذشته در مکان ۱۶۸ جهان جای گرفته است و فقط ۷ کشور دنیا از لحاظ فساد اداری وضعیت نامطلوب‌تری از ایران دارند.ایران در سال ۲۰۰۸ از بین ۱۸۰کشور در رتبه ۱۴۱، در سال ۲۰۰۷ از بین ۱۷۹کشور در رتبه ۱۳۱، در سال ۲۰۰۶ از بین ۱۶۳ کشور در رتبه ۱۰۵، در سال ۲۰۰۵ از بین ۱۵۰کشور در رتبه ۸۸، در سال ۲۰۰۴ از بین ۱۴۵کشور در رتبه ۸۷ و در سال ۲۰۰۳ از بین ۱۳۳کشور در رتبه ۷۸ قرار داشت.
این ارقام نشانگر نزول وحشتناک ایران از لحاظ رتبه فساد اداری طی سال‌های اخیر است. شاخص فساد اداری سال ۲۰۰۹ براساس اطلاعات و آمار ۲سال اخیر ۱۰مؤسسه مستقل بین‌المللی تهیه شده است. همچنین نظرسنجی از تحلیلگران و مدیران تجاری هر کشور نیز در محاسبه شاخص فساد اداری نقش دارد. در تهیه شاخص فساد اداری سال ۲۰۰۹ از تحلیل‌های منابعی همچون بانک توسعه آفریقایی، بانک توسعه آسیایی، بنیاد برتلزمن، واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست، مؤسسه خانه آزادی، گلوبال اینسایت و بانک جهانی استفاده شده است. عدد این شاخص (CPI) بین صفر تا ۱۰ است که کشور با کمترین نمره دارای بالاترین درجه فساد و بالعکس کشور با بالاترین نمره دارای کمترین درجه فساد است. سازمان بین‌المللی شفافیت در گزارش سال ۲۰۰۹ خود فساد اداری در ۱۸۰ کشور جهان را مورد بررسی قرار داد و برای چنین فسادی در ایران شاخص ۱/۸‌ را در نظر گرفت که با چنین...
حال باید از نظام اسلامی پرسید کجاست آمارهای انتخاباتی تان ؟
ای کسانی که دم از مبارزه با فساد می زنید کجایید ؟
ای کسانی که دیگران را متهم به فساد می کنید کجایید ؟
ای کسانی که با نمودارهای غلط مردم را فریب می دهید دیگر چه دروغی دارید ؟
آیا زمان هاشمی یا خاتمی فساد بود یا اکنون ؟

۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

انقلابهای بشری

مردم به خیابانها ریختند تا برای آرمانهایشان و رسیدن به انقلابی عظیم تلاش کنند . بعد از مدتی انقلابشان به ثمر می رسد و مدتی در شادمانی این پیروزی مسرت بخش غرق می گردند و دوباره باز می گردند به زندگی سابق قبل از انقلاب ولی با چهره هایی متفاوت !
آری . آیا انقلابهایی که به دست بشر رخ داده در اکثر موارد غیر از این بوده است ؟
متاسفانه برای به ثمر رسیدن انقلابی، از مردم و احساساتشان استفاده ابزاری می شود و بعد از به ثمر رسیدن انقلابها معمولا همین مردم می شوند « عده ای که قادر به تصمیم گیری نیستند » و بعد چه می شود عده ای دیگر که سیاستمدار نامیده می شوند ، می شوند همه کاره و بر مردم حکومت می کنند .
آنچه که مسلم است ، مردم عادی معمولا از انقلابها سهمی نمی برند و غالبا عده ای زیرک که موقعیتها را به خوبی شناسایی می کنند از موقعیت ایجاد شده به نحو مطلوبی برای خود استفاده می کنند و در واقع باید گفت مردم عادی در این بازی در حد وسیله بوده اند .
در تاریخ نمونه بسیاری از این رویدادها وجود دارد ؛ انقلاب فرانسه که منجر به روی کار آمدن ناپلئون گشت ، انقلاب الجزایر و انقلابهایی که در تاریخ ایران هم کم رخ نداده است .
می خواهم در اینجا از عنصر تلمیح استفاده کنم و شما را ارجاع دهم به کتاب قلعه حیوانات نوشته جورج اورول :
در این کتاب حیوانات یک مزرعه برای تغییر وضع موجود ، علیه مالک انسان خود دست به انقلابی عظیم زدند با نام « برابری و رسیدن به رفاه برای تمام حیوانات » .
ولی نتیجه در آخر این بود که خوکان رهبر و پیشوای آنان گشتند و نه تنها وضعشان بهتر نشد بلکه بدتر هم شد ؛ که هم کار بیشتر میکردند و هم جیره کمتری نسبت به سابق دریافت می کردند .
آری ، آنچه که از این انقلابهای به دست بشر مسلم است این است که مردم عادی نقش وسیله را در بازی سیاست ایفا می کنند و نه بیشتر .
از مردم انتظار می رود با توجه تاریخ و مشاهده وضع حاضر منطقی تصمیم بگیرند و خود را ملعبه دست سیاستمداران قرار ندهند تا آنها برای رسیدن به امیال خود از مردم استفاده کنند .
و مردم عزیز و هموطنان گرامی باید به این نکته توجه کنند که سیاستمدارانی که امروز از آنها حمایت می کنند ، حاکمان دیروز آنها بودند .
بهتر است مردم سرنوشت خود را ، خود بدست گیرند ، نه اینکه آنرا به دست دیگران دهند .

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

پسر کو ندارد نشان از پدر

ما فرزندان قابلیم .
ما فرزندان قاتلیم . ما فرزندان حسودیم . ما فرزندان ... .
ما فرزندان کیستیم ؟ آیا ما از نسل آدمیم ؟ آیا از نسل قابیل نیستیم ؟ آیا قابیل ، هابیل را نکشت ؟ آیا قابیل حسادت نورزید ؟
ما محکومیم .
محکوم به قتل ، به خونریزی ، به دروغ ، به شرک ، به کفر .
ما محکومیم تا یکدیگر را بکشیم . بنی آدم اعضای یکدیگر نیستند . چون فرزند آدم ، فرزند آدم را کشت . پس بنی آدم اعضای یکدیگر نیستند .
ما راه پدر را ادامه می دهیم . بنی آدم بنی آدم را می کشد ، بنی آدم فقط همنوع را می کشد . جهانی پر از شرک و کفر و دروغ .
قابیل باید تقاص خون هابیل را پس دهد .
تقاصش چیست ؟ کیست ؟ کیست که مانده از قابیل ؟
ما فرزندان اوییم .
نرون ، چنگیز ، تیمور ، هلاکو ، ... ، استالین ، هیتلر ، نیکسون ، هیث ، صدام و ... و ... و ... .
ما همه فرزندان اوییم .
خودمان را گول نزنیم . بنی آدم اعضای یکدیگر نیست . چه کشکی ، چه ماستی ؛ چه دوغی ؛ چه دروغی . این حرفا چیه کردیم تو گوش همدیگه .
از یه طرف جنگ راه میندوزیم ، از یه طرف روی یه ماشین بزک کرده خوشگل ، که نوشتیم بنی آدم اعضای یکدیگرند میریم که نجات بدیم .
هه هه هه . ینی چی ؟
کی رو داریم گول می زنیم ؟ داریم همدیگه رو می کشیم بعد می گیم حقوق بشر .
ما فرزندان قابیلیم .
می خوام داد بزنم :
ما فرزندان قابیلیم .

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

استاد شفيعي کدکني از ايران رفت



او رفت . او رفت تا نباشد . او رفت تا که باشد . او از یادها نرفت . از ایران نرفت . ایران سرزمین اوست . او رفت تا از دست دیگران که نخواهندش آسوده باشد . استاد برو . ولی خودت نمی روی .
خموشانه

شهر خاموش من ! آن روح بهارانت کو ؟
شور و شیدایی انبوه هزارانت کو ؟
می خزد در رگ هر برگ تو خوناب خزان
نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو ؟
کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن
شیهه ی اسب و هیاهوی سوارانت کو ؟
زیر سرنیزه ی تاتار چه حالی داری ؟
دل پولادوش شیر شکارانت کو ؟
سوت و کور است شب و میکده ها خاموش اند
نعره و عربده ی باده گسارانت کو ؟
چهره ها در هم و دل ها همه بیگانه ز هم
روز پیوند و صفای دل یارانت کو ؟
اسمانت همه جا سقف یکی زندان است
روشنای سحر این شب تارانت کو ؟
پس از من

من که رفتم زین چمن باغ و بهاران گو مباش
بوسه باران و رقص شاخساران گو مباش
چون گل لبخند من پژمرد ابری گو مبار
چون خزان شد عمر من صبح بهاران گو مباش
من که سر بردم به زیر بال خاموشی و مرگ
نغمه ی شور افکن بانگ هزاران گو مباش
تیشه را فرهاد از حسرت چو بر سر می زند
نقش شیرینی به طرف کوه ساران گو مباش
این درخت تشنه کام اینجا چو در بیداد سوخت
کوه ساران را زلال جویباران گو مباش
گر نتابد اختری بر آسمان من چه غم
پر تو شمعی به شام سوگواران گو مباش
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی

۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

دادگاههای استالینی

در زیر به بررسی دادگاههای نمایشی استالین برای سرکوبی مخالفین خود و مشروعیت بخشیدن به حاکمیت مخوف خود خواهیم پرداخت .
زمینه‌ی "پاکسازی حزب و دولت"
استالین از سال ۱۹۲۹ رهبر مطلق کشور شد و تمام امور را به دست گرفت. از روی نادانی، به اجرای فوری و اجباری برنامه اشتراکی‌سازی سراسری بنگاه‌های کشاورزی فرمان داد. این برنامه با شکستی فاجعه‌بار روبرو شد. قحطی و گرسنگی کشور را فرا گرفت و به مرگ نزدیک ده میلیون روستایی انجامید. در برخی مجامع علمی و محافل سیاسی زبان به انتقاد از استالین باز شد.
در کنگره حزب که در سال ۱۹۳۴ برگزار شد، استالین تنها با تقلب و نیرنگ توانست بار دیگر به رهبری برسد. او تصمیم گرفت با رقبا و مخالفان خود تصفیه حساب کند.
اندکی پس از کنگره سرگئی کیروف دبیر حزب کمونیست در لنینگراد ترور شد. همه شواهد نشان می‌دهد که این ترور را پلیس مخفی به دستور استالین انجام داد. استالین به نیرنگی ماهرانه دست زده بود: از سویی رقیب را از میدان حذف کرده و از سوی دیگر برای "مجازات قاتلان" شمشیر تیز می‌کرد. عوامل استالین شایع کردند که یاران تروتسکی در هیئت سیاسی کمیته مرکزی حزب، ترور کیروف را طراحی کرده‌اند.
سرکوب "دشمنان خلق"
بلافاصله پس از قتل کیروف بیش از صد نفر از مقامات حزبی و دولتی تیرباران شدند. در هفته‌ها و ماه‌های بعد هزاران نفر دستگیر و به دست جلادان سپرده شدند. حکم آنها فوری صادر می‌شد، که معمولا اعدام بود، یا با ارفاق، تبعید ابدی به سیبری.
اما استالین نه تنها پیشوای "نخستین کشور کارگران و دهقانان" بود، بلکه خود را رهبر جنبش کمونیستی در سراسر جهان می‌دانست. او ناگزیر بود سرکوب وحشیانه‌ی مخالفان سیاسی را از نظر ایدئولوژیک توجیه کند وبه دیکتاتوری خود "مشروعیت" دهد. با این ملاحظات بود که او چند محاکمۀ علنی سازمان داد که صرفا جنبه‌ی تبلیغاتی داشت.
محاکمات نمایشی
به دستور استالین ۶۶ نفر از چهره‌های برجسته‌ی حزب و فعالان "صدر انقلاب" که برخی از آنها حتی معروفیت جهانی داشتند، در سه دادگاه "علنی" محاکمه شدند.
دادگاه اول: از ۱۹ تا ۲۴ اوت ۱۹۳۶ شانزده نفر از اعضای برجسته‌ی رهبری حزب کمونیست از جمله زینوویف و کامنف یاران نزدیک لنین محاکمه شدند. همه متهمان اعدام شدند.
دادگاه دوم: از ۲۳ تا ۳۰ ژانویه ۱۹۳۷ هفده نفر از مقامات حزبی محاکمه شدند. ۱۳ نفر تیرباران و ۴ نفر به اردوگاه کار اجباری فرستاده شدند.
دادگاه سوم: از دوم تا ۱۳ مارس ۱۹۳۸ گروهی ۲۱ نفره از سران بلشویک محاکمه شدند. بیشتر آنها از وزیران سابق دولت بودند. در میان آنها کمونیست‌هایی نامدار مانند بوخارین (رئیس سابق کمینترن) و ریکوف (نخست وزیر قبلی) قرار داشتند. همه متهمان اعدام شدند.
به موازات این سه دادگاه، یک دادگاه نظامی در ژوئن ۱۹۳۷ ژنرال میخائیل توخاچفسکی و یازده نفر از فرماندهان ارتش سرخ را به محاکمه کشید، که خبر آن در رسانه‌ها انتشار یافت. به دنبال آن سه چهارم فرماندهی ارتش سرخ "تصفیه" شد.
اتهام اصلی متهمان عبارت بود از همکاری با تروتسکی و عناصر دست‌راستی که گفته می‌شد تلاش می‌کنند با حمایت کشورهای سرمایه‌داری (آلمان یا انگلستان یا ژاپن) نظام سوسیالیستی را در شوروی سرنگون کنند. مبنای دادرسی اصل ۵۸ قانون کیفری شوروی بود، که برای توطئه علیه نظام سوسیالیستی و تلاش برای برگرداندن نظام سرمایه‌داری مجازات اعدام در نظر گرفته بود.
ماشین اعترافات
هدف استالین تنها حذف یا نابود کردن مخالفان خود نبود، او فراتر از این، خواهان درهم شکستن ایدئولوژیک آنها و مشروعیت دادن به سیادت خود بود. هدف نه تنها محکوم کردن، بلکه به تسلیم کشیدن مخالفان بود. دادگاه‌ها پشت درهای بسته و بسیار سریع انجام می‌شد. زندانیان از حق داشتن وکیل مدافع و فرجام‌خواهی محروم بودند.
کیفرخواست حاوی هیچ سندی نبود و تنها بر پایه‌ی اقاریری تنظیم شده بود که خود متهمان در بازجویی‌ها ارائه کرده بودند. این اقاریر پر از اظهارات ضد و نقیض بود و روشن بود که متهمان دروغ گفته‌اند. برای نمونه برخی متهمان "اعتراف" کردند که در کشورهای خارجی مانند فنلاند و دانمارک و نروژ با تروتسکی یا فرستادگان او دیدار کرده‌اند، در حالیکه اطرافیان آنها می‌دانستند که آنها هرگز خاک شوروی را ترک نکرده‌اند.
در مواردی دروغ کاملا آشکار بود، مثلا ایوان سمیرنوف اعتراف کرده بود که در سوءقصد به جان کیروف در دسامبر ۱۹۳۴ شرکت داشته است، در حالیکه او از یک سال قبل از آن دستگیر شده و در زندان بود.
اما "حقیقت" چیزی بود که برای این دادگاه‌ها کمترین اهمیتی نداشت. طرفداران استالین باید احساس حقانیت می‌کردند و دشمنان او باید مرعوب می‌شدند.
شیوه‌های اعتراف‌گیری
تمام کسانی که در برابر دادگاه قرار گرفتند، از کمونیست‌های انقلابی و مبارزان باسابقه بودند. برخی زندان‌های مخوف تزار را از سر گذرانده بودند. شگفت آنکه همین افراد در دادگاه اعتراف کردند علیه نظامی که خود با فداکاری در بنای آن شرکت کرده بودند، انواع و اقسام جنایات را مرتکب شده‌اند.
هنوز چندوچون شکنجه‌هایی که برای گرفتن اعتراف به کار رفته بود، کاملا روشن نیست. مسلما فشارهای زیادی در کار بوده: از بی‌خوابی‌های چندروزه، شکنجه‌های جسمی مداوم و طاقت‌شکن به گونه‌ای که زندانی نمیرد اما روزی هزار بار مرگ خود را آرزو کند؛ تا شکنجه‌های روانی، انزوای مطلق، بازجویی‌های ناگهانی و طولانی...
با فشارها و تحقیرهای دایمی، شخصیت زندانی در هم می‌شکند. هویت هنجاری و اخلاقی او درهم می‌ریزد. رفته رفته حساسیت و هشیاری ذهنی خود را از دست می‌دهد و حافظه او فلج می‌شود. زیر دست مأموران چنان احساس ضعف و حقارت می‌کند، که همه چیز، از جمله مقاومت، برای او بی معنا می‌شود.
"کار صبورانه روی متهم"
جلسات دادگاه آنقدر تکرار می‌شد تا به نتیجه دلخواه برسد. اعترافات بوخارین را شخص استالین تدوین کرده بود. وقتی او در دادگاه از خواندن بخشی از متن سرباز زد، روند بازرسی متوقف شد و بوخارین به سلول برگشت. در دادگاه بعدی بوخارین سر به راه شده بود.
یکی از شگردهای رایج پراکندن تخم بدبینی میان زندانیان بود. زندانی حس می‌کرد که همه علیه او دست به دست هم داده‌اند. رادک و بوخارین دو دوست و همرزم قدیمی بودند اما بازجویان توانستند آنها را علیه یکدیگر تحریک کنند.
یکی از شیوه‌های دیگر فشار بر متهمان با استفاده از روابط خانوادگی و عاطفی بود. زینوویف و کامنف به برخی خطاهای سیاسی "اعتراف" کرده بودند، اما زیر بار اتهام "خیانت" نمی‌رفتند. استالین از طرف هیئت سیاسی حزب به آنها قول داد که اگر اعتراف کنند، آزاد می‌شوند و بستگان آنها نیز در امان خواهند ماند. پس از صدور رأی دادگاه نه تنها هر دو به قتل رسیدند، بلکه بیشتر خویشاوندان آنها نیز دستگیر و اعدام شدند.
به نظر مؤرخان یک عامل ایدئولوژیک نیز در اعتراف‌گیری از متهمان مؤثر بوده است: به زندانی تلقین می‌شد که او قربانی سادگی و نیکدلی خود شده و ناخواسته به "آرمان کمونیسم" خیانت کرده است و اکنون تنها با اعتراف داوطلبانه است که می‌تواند این خطا را جبران کند.
پیامدهای پاکسازی
با تصفیه‌‌های بیرحمانه و خونین، که حدود یک و نیم میلیون نفر قربانی گرفت، یکی از مخوف‌ترین نظام‌های تاریخ بشر در اتحاد شوروی برقرار شد. در جهنمی که استالین بر پا کرده بود هر کسی ناچار بود وفاداری خود را به رژیم ثابت کند، و راه آن لو دادن عده‌ای از "دشمنان خلق" بود. اگر کسی دستگیر می‌شد، خویشان و دوستان باید از او بیزاری نشان می‌دادند، و گرنه خود به خطر دستگیری می‌افتادند.
استالین که از نوعی جنون بدگمانی رنج می‌برد، مدام در حال کشف توطئه‌های عجیب و خنثی کردن آنها به شیوه‌ی خود بود.
تمام اعضای هیئت سیاسی حزب کمونیست محاکمه شدند، غیر از دو نفر: تروتسکی و استالین. تروتسکی از شوروی فرار کرد و استالین خود مشغول محاکمۀ دیگران بود. از ۱۳۹ عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست در سال ۱۹۳۴ میلادی، ۹۸ نفر دستگیر و بیشتر آنها تیرباران شدند.

bbcpersian

۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

نقطه سر خط

..............................
سید مجتبی خامنه ای
محمود احمدی نژاد
22 خرداد
25 خرداد
نمازجمعه 29 / 3
30خرداد
ندا ها
سهراب ها
روح الامینی ها
8 مرداد
نقطه سر خط .

۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

لیست جنایت های رخ داده توسط رژیم

بدون هیچ مقدمه ای میرم سراغ لستی که خبر گزاری مجموعه فعالان حقوق بشر ایران اقدام به انتشار آن کرد که خواندن این لیست و نحوه به شهادت رسیدن این عزیزان خود گویای مظلومیت مردم ایران و پلیدی جاهلان و متحجران در ردای دین قرار گرفته را آشکار خواهد کرد .
اسامی و اطلاعات بدست آمده از جان باختگان١٣۶١ خرداد ١٣٨٨ ) در جریان اعتراضات مردمی در روز شنبھ ٣٠ خرداد ١٣٨٨ - ١- ندا صالحی آقا سلطان، ( بھمن ٣٠٢٠ ژوئن ٢٠٠٩ ) در محلھٔ امیر آباد تھران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان صالحی و کوچھٔ )خسروی) بھ ضرب گلولھ کشتھ شد. انتشار فیلم کوتاھی از لحظات جان سپردن وی بازتابھایفراوانی در رسانھ ھای جھان بھ دنبال داشت. محل دفن: بھشت زھرا قطعھ ٢۵٧ ردیف ۴١ شماره٣٢٢- اشکان سھرابی، ١٨ سالھ،دانش آموز(پشت کنکوری)، محل فوت : تقاطع بوستان سعدی و رودکی (سلسبیل). وی بھ گواهشاھدان توسط نیروھای لباس شخصی در حین تظاھرات علیھ جمھوری اسلامی بھ ضرب گلولھ بھ قتلرسید.محل دفن: قطعھ ٢۵٧ بھشت زھرا ردیف ۵٠ شماره ١٩٣- بھمن جنابی ٢٠ سالھ، شاغل در مغازه نصب و تعمیرات شوفاژ. وی بھ گواه شاھدان توسط نیروھای لباس شخصی در حینتظاھرات علیھ جمھوری اسلامی بھ ضرب گلولھ بھ قتل رسید.۴- حسین طھماسبی جوان ٢۵ سالھ می باشد كھ در جریان تجمعات اعتراضی روز دوشنبھ ٢۵ خرداد ماه درخیابان نوبھار كرمانشاه مورد حملھ ی مأموران مسلح وابستھ بھ دولت قرار گرفتھ و در اثر ضربات وارده بھ قتلرسیده است. حسین طھماسبی بر اثر ضربات متعدد باتوم و اصابت این ضربات بھ سر توسط نیروھای انتظامیجمھوری اسلامی کشتھ شد.حسین بھ ھیچیک از کاندیداھا رأی نداده بود و آن روز برای اعتراض بھ خفقان و » یکی از دوستان حسین می گویدصدھا تن از مردم از نزدیک شاھد مرگ وی بودند. «. استبداد جمھوری اسلامی بھ خیابان آمده بود۵- کیانوش آسا، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتھ مھندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران بود. او در جریان تظاھراتروز دوشنبھ ٢۵ خرداد ١٣٨٨ در میدان آزادی تھران ناپدید شد و روز ٣ تیر ماه ١٣٨٨ در حالیکھ تمام بدناو بھ علت ضربھ ھای باتوم کبود شده بود، در سردخانھ پزشکی قانونی تھران توسط خانواده اش شناساییشد. پیکر کیانوش در شھر کرمانشاه بھ خاک سپرده شد. مراسمی بھ مناسبت یادبود این جان باختھ در دانشگاهعلم و صنعت ایران در ٧ تیر با وجود تھدید گسترده مسئولان دانشگاه و وزارت اطلاعات برگزار شد.۶- مھدی کرمی، مھدی کرمی ٢۵ سالھ کھ در ٢۵ خرداد در تقاطع جنت آباد وخیابان کاشانی در اثر اصابتگلولھ بھ گلو.٧- مصطفی غنیاندانشجوی مھندسی دانشگاه شریف کھ با تیراندازی نیروھای بسیج بھ قتل رسید. دانشجوی مقطع کارشناسی ارشددانشگاه تھران. شب دوشنبھ ٢۵ خرداد کوی دانشگاه تھران. محل دفن: مشھد٨- ناصر امیر نژاد (متولد: ١٣۶٢ - درگذشت: ٢۵ خرداد ١٣٨٨ ، تھران ) دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامیواحد علوم و تحقیقات تھران در رشتھ ھوا-فضا بود کھ در جریان راھپیمایی مردم تھران در میدان آزادی(در ابتدای خیابان محمد علی جناح در تیراندازی از ساختمان بسیج) در ٢۵ خرداد ١٣٨٨ کشتھ شد. پیکراین دانشجو در ٢٩ خرداد ١٣٨٨ در یاسوج تشیع و بھ خاک سپرده شد.٩- محمد حسین برزگر ٢۵ سالھ، دیپلم شغل آزاد بھ دلیل اصابت گلولھ بھ سر در تاریخ چھارشنبھ ٢٧ خرداد در میدان ھفت تیربھ جان باخ و در یكشنبھ ٣١ خرداد بعد از تعھد گرفتن از خانواده در قطعھ ٣٠٢ بھ خاك سپرده شد.١٠ - سید رضا طباطبایي ٣٠ سالھ لیسانس حسابداري ، كارمند بھ دلیل اصابت گلولھ بھ سر در ٣٠ خرداد در خیابان آذربایجانبھ جان باخت و چھارشنبھ ٣ تیربعد از تعھد گرفتن از خانواده در قطعھ ٢۵٩ بھ خاك سپرده شد.١١ - ایمان ھاشمي ٢٧ سالھ شغل آزاد بھ دلیل اصابت گلولھ بھ چشم شنبھ ٣٠ خرداد در خیابان آزادي جان باخت و چھارشنبھ ٣تیر در قطعھ ٢۵٩ بھ خاك سپرده شد.١٢ - پریسا كلي ٢۵ سالھ فارغ التحصیل رشتھ ادبیات بھ دلیل اصابت گلولھ بھ گردن در یكشنبھ ٣١ خرداد در بلوار كشاورزجان باخت و سھ شنبھ ٢ تیر در قطعھ ٢۵٩ بھ خاك سپرده شد١٣ - محسن حدادي ٢۴ سالھ طراح برنامھ ھاي كامپیوتري شنبھ ٣٠ خرداد بھ دلیل اصابت گلولھ بر پیشاني در خیابان نصرتجان باخت و سھ شنبھ ٢ تیر در قطعھ ٢۶٢ بھ خاك سپرده شد.١۴ - محمد نیكزادي ٢٢ سالھ فارغ التحصیل عمران در سھ شنبھ ٢۶ خرداد بھ دلیل اصابت گلولھ بھ سینھ در میدان ونك جانباخت و شنبھ ٣٠ خرداد در قطعھ ٢۵٧ بھ خاك سپرده شد.١۵ - علي شاھدي ٢۴ سالھ بعد از دستگیري و انتقال بھ كلانتري در تھرانپارس یكشنبھ ٣١ خرداد بھ دلایل نامعلوم در كلانتريجان باخت پزشكي قانوني علت مرگ وي را نامشخص اعلام كرده اما خانواده وي معتقدند بھ علت ضربات باتوم در كلانتريجان باختھ است. وي ۴ تیردر قطعھ ٢۵٧ بھ خاك سپرده شد.١۶ - واحد اكبري ٣۴ سالھ شغل ازاد و متاھل داراي یك دختر ٣ سالھ در شنبھ ٣٠ خرداد بھ دلیل اصابت گلولھ بھ پھلو در خیابانونك جان باخت و سھ شنبھ ٢ تیر در قطعھ ٢۶١ بھ خاك سپرده شد.١٧ - ابوالفضل عبدالھي ٢١ سالھ فوق دیپلم برق ٣٠ خرداد در مقابل دانشگاه صنعتي شریف بھ دلیل اصابت گلولھ بھ پشتسرجان باخت و سھ شنبھ ٢ تیر در قطعھ ٢۴٨ بھ خاك سپرده شد.١٨ - سالار طھماسبي ٢٧ سالھ دانشجوي كارشناسي مدیریت بازرگاني رشت شنبھ ٣٠ خرداد در خیابان جمھوري بھ دلیلاصابت گلولھ بھ پیشاني جان باخت ودوشنبھ ٢ تیر در قطعھ ٢۵۴ بھ خاك سپرده شد.١٩ - فھیمھ سلحشور ٢۵ سالھ دیپلم یكشنبھ ٢۴ خرداد بھ دلیل اصابت باتوم بھ سر و خونریزي داخلي در میدان ولي عصر بعداز انتقال بھ بیمارستان در تاریخ ٢۵ خرداد جان باخت و ٢٧ خرداد در قطعھ ٢۶۶ بھ خاك سپرده شد.٢٠ - وحید رضا طباطبایي ٢٩ سالھ لیسانس زبان انگلیسي چھارشنبھ ٣ تیر در بھارستان بھ دلیل اصابت گلولھ بھ سر جان باختو ۶ تیر در قطعھ ٣٠٨ بھ خاك سپرده شد.٢١ - فرزاد جشنی جوانی ایلامی فرزند سید جعفر، اھل شھرستان آبدانان ایلام، کھ برای امرار معاش در تھران بھ سر می بردهاست، در اثر حملھ ی نیروھای رژیم جان خود را از دست داد. پیکر فرزاد با تدابیر امنیتی و با جلوگیری از اطلاع رسانی، در١٩ ماه ژوئن، در شھر آبدانان بھ خاک سپرده شد .٢٢ - شلیر خِضری، دانشجو، اھل شھر پیرانشھر، روز ١۶ ماه ژوئن، بھ ھنگام حملھ و یورش نیروھای رژیم بھ دانشگاه تھران،جان خود را از دست داده است. پیکر شلیر در شھر پیرانشھر، از سوی خانواده اش بھ خاک سپرده می شود.٢٣ - یعقوب بروایھ، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتھ تئاتر در دانشکده ھنر ومعماری دانشگاه تھران، روز چھارم تیر ماه توسطنیروھای بسیج از بام مسجد لولاگر مورد اصابت گلولھ قرار گرفت، از ناحیھ سر مجروح شد و بلافاصلھ توسطدوستانش بھ بیمارستان لقمان انتقال یافت اما بھ رغم تلاش پزشکان برای جان وی، در نھایت دچار مرگ مغزیشد و بھ شھادت رسید. یعقوب بروایھ فرزند دوم یک خانواده پنج نفری و اھل اھواز بود. وی متولد تیرماه ١٣۶١ بوده و درھنگام مرگ تنھا ٢٧ سال سن داشت.بھ نوشتھ برخی سایت ھای خبری یعقوب بروایھ کھ در کنترل کامل مامورین تحت مداواقرار داشت، از این حادثھ جان سالم بھ در نبرد. او تنھا دقایقی پیش از مرگ چشم گشود، دستان مادرش را گرفت و زیر لبگفت: مادر من برای آزادی کشتھ شدم.... و چشم فروبست. گفتھ میشود ماموران امنیتی پیکر بی جان یعقوب را تحویل گرفتند وبھ محل نامعلومی بردند و سرانجام بعد از ٤٨ ساعت بھ خانواده او اطلاع دادند جسد یعقوب بھ خاک سپرده شده است. ماموراناز خانواده او تعھد گرفتھ اند کھ از ھرگونھ اطلاع رسانی و برگزاری مراسم برای او خودداری کنند.٢۴ - کاوه علی پور، ١٩ سالھ، شنبھ ٣٠ خردادماه در تھران بھ قتل رسید. بنا بھ گزارش وال استریت ژورنال: حکومت برایپس دادن جنازه کاوه علی پور معادل ٣٠٠٠ دلار پول گلولھ از خانواده اش خواستھ است!٢۵ - سعید عباسی فر گلچی، ٢۴ سالھ، فروشنده کیف و کفش، کسبھ ساکن خیابان رودکی (سرسبیل)، مجرد، ھویت یکی دیگر ازجان باختگان اعتراضات روز شنبھ در تھران است. سعید در خیابان رودکی تقاطع بوستان سعدی مقابل بانکپاسارگاد مورد اثابت گلولھ قرار گرفتھ و جان میسپارد. وی کارگر کقش آرام در خیابان رودکی جنوب خیاباندامپزشکی بوده است ویدئویی از پیکر بی جان وی را اینجا مشاھده نمایید. در ٢٠ جون در خیابان رودکی بھ قتلرسید.٢۶ - مبینا احترامی، دانشجوی بھبھانی دانشگاه تھران در جریان حملھ انصار حزب الله و لباس شخصی ھا بھ کوی دانشگاه درشامگاه ٢۴ خرداد مورد حملھ وضرب و شتم قرار گرفتھ و جان خود را از دست داد. بھبھان شنبھ ٣٠ خرداد در سوگ مبینانشست و خانواده داغدارش را یاری نمود. مادر مبینا دیروز در میان ضجھ ھایی جانسوز گناه کشتھ شدن عزیز خود را ازمسئولان می پرسید و از مردم می خواست نگذارند خون عزیزش اینگونھ پایمال شود. منبع دفتر تحکیم وحدت٢٧ - فاطمھ براتی، در جریان حملھ انصار حزب الله و لباس شخصی ھا بھ کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد حملھوضرب و شتم قرار گرفتھ و جان خود را ازدست داد. گفتھ میشود پیکر این دانشجویان بدون اطلاع بھ خانواده ایشان و مخفیانھدر گورستان بھشت زھرای تھران بھ خاک سپرده شدند. منبع دفتر تحکیم وحدت٢٨ - کسری شرفی، در جریان حملھ انصار حزب الله و لباس شخصی ھا بھ کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد حملھوضرب و شتم قرار گرفتھ جان خود را از دست داد. گفتھ میشود پیکر این دانشجو بدون اطلاع بھ خانواده ایشان و مخفیانھ درگورستان بھشت زھرای تھران بھ خاک سپرده شده است. منبع دفتر تحکیم وحدت٢٩ - کامبیز شعاعی، در جریان حملھ انصار حزب الله و لباس شخصی ھا بھ کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد حملھوضرب و شتم قرار گرفتھ و جان خود را از دست داد. گفتھ میشود پیکر این دانشجو بدون اطلاع بھ خانواده ایشان و مخفیانھ درگورستان بھشت زھرای تھران بھ خاک سپرده شده است. منبع دفتر تحکیم وحدت٣٠ - محسن ایمانی، در جریان حملھ انصار حزب الله و لباس شخصی ھا بھ کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد حملھوضرب و شتم قرار گرفتھ و در این بین جان خود را از دست داد. گفتھ میشود پیکر این دانشجو بدون اطلاع بھ خانواده ایشان ومخفیانھ در گورستان بھشت زھرای تھران بھ خاک سپرده شده است. منبع دفتر تحکیم وحدت٣١ - فاطمھ رجب پور ٣٨ سالھ کھ بھ اتفاق مادرش سرور برومند در جریان تیراندازی نیروھای نظامی بھ مردم در تاریخ ٢۵خردادماه در خیابان محمدعلی جناح جان باخت. پدر فاطمھ ابراھیم رجب پور می گوید: بھ کمر و گلوی زن و دخترم تیر زدهبودند. وقتی رسیدیم ھردو غرق خون بودند. تشخیص پزشکان این است کھ در ھمان لحظھ اصابت گلولھ کشتھ شده اند.٣٢ - سرور برومند ۵٨ سالھ کھ بھ اتفاق دخترش فاطمھ رجب پور در جریان تیراندازی نیروھای نظامی بھ مردم در تاریخ ٢۵خردادماه در خیابان محمدعلی جناح جان باخت. ھمسرش ابراھیم رجب پور می گوید: بھ کمر و گلوی زن و دخترم تیر زدهبودند. وقتی رسیدیم ھردو غرق خون بودند. تشخیص پزشکان این است کھ در ھمان لحظھ اصابت گلولھ کشتھ شده اند.٣٣ - علیرضا افتخاری، ٢۴ سالھ خبرنگار ابرار اقتصادی. جسد علیرضا افتخاری، کھ در جریان جنبش اخیر مفقود شده بود؛ بعداز ٢۵ روز بی اطلاعی خانواده اش؛ روز دوشنبھ ٢٢ تیر تحویل خانواده اش داده شده است.٣۴ - احمد نعیم آبادی، او توسط قاتلان گردان ١١٧ عاشورا در میدان آزادی بھ ضرب گلولھ بھ قتل رسید و جسد وی را روز٣١ خرداد بھ خانواده اش تحویل دادند.٣۵ - نادر ناصری، ٣٠ خردادماه در خیابان خوش جان باخت، محل دفن بابل٣۶ - مسعود خسروی، در ٢۵ خردادماه در میدان آزادی جان باخت، مدفون در بھشت زھرا٣٧ - مسعود ھاشم زاده، در ٣٠ خرداد ماه در تھران جان باخت، وی بھ ھمراه خانواده اش در منطقھ ستارخان تھران زندگیمیکردند و در ھمان محل نیز توسط شلیك مستقیم نیروھای نظامی جان باخت اما بھ علت اینکھ بھ خانواده اجازهدفن در تھران را ندادند, خانواده مجبور بھ انتقال ایشان بھ روستای مادریشان در گیلان (روستای ولی آبادخشک بیجار )شدند.٣٨ - ایمان نمازی دانشجوي رشتھ عمران دانشگاه تھران، ٢۵ خردادماه ، کوی دانشگاه٣٩ - سالار قربانی پارام ، ٢٢ سالھ، بود در تظاھراتھاي اخیر جان باخت.جمھوری اسلامی علت فوت را تصادف اعلام كردهاست.پدر ایشان در میدان انقلاب جنب بانک رفاه مغازه لباس فروشی دارد. در میرداماد مراسمي براي بزرگداشت وی برگزارشد.۴٠ - حسین طوفان پور درتظاھرات روز ٣٠ خرداد توسط نیروھای امنیتی در خیابان دستگیر شد. بر اساس اظھارات شاھدانعیني مزدوران ابتدا بھ شدت با چماق بھ دستش میزنند بھ شكلي كھ دستش كاملا شكستھ و از بدن آویزان میشود.سپس با گلولھ بھسرش شلیك كرده و این جوان را در این تظاھرات بھ قتل میرسانند. محل دفن حسین درقطعھ ٢٣٣ بھشت زھرا ثبت شده است.از خانواده طوفان پور ٢۴ میلیون تومان پول تیر خواستھ اند اما آنھا قبول نكرده و بھ مزدوران گفتھ اند ما چنین پولي را پرداختنمیكنیم ھر جا خودتون خواستید دفن كنید.۴١ - تینا سودی، دانشجو، روز شنبھ ٣٠ خرداد توسط گلولھ اي در میدان انقلاب بھ قتل میرسد. اما ماموران مزدور بھ خانوادهسودی گفتھ اند كھ اگر مي خواھید جسدش را بگیرید باید بگوئید كھ با مرگ طبیعي مرده است.۴٢ - حسین اخترزند، یکی ازجانباختگان حوادث اخیردراصفھان، محلھ مسجد لنبان، فردی بھ نام میباشدکھ مجردبوده استودرعین حال نان آورخانواده وخواھران وبرادرانش بوده است.۴٣ - جعفر بروایھ، استاد دانشگاه چمران اھواز و دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه تھران کھ برای شرکت در امتحانات بھ تھرانرفتھ بود ٢٨ جون، ٧ تیر در تظاھرات میدان بھارستان شرکت میکند واز ناحیھ سرمورد اصابت یک گلولھ قرار میگیرد کھ بعداز آن بھ یکی از بیمارستانھا ی تھران منتقل وقبل از رسیدن بھ بیمارستان جان میبازد. جسد وی توسط یکی از دوستان ویشناسایی وبھ اھواز منتقل وتحویل خانواده وی شد. مراسم دفن جعفر در حضور نیروھای امنیتی رژیم انجام گرفت.۴۴ - حمید مداح شورچھ، دانشجو،ی ھمراه با گروھی در صحن مسجد گوھرشاد دست بھ تحصن زد کھ توسط نیروھای امنیتیدستگیر شد. او در مدت بازداشت تحت شکنجھ قرار گرفت تا در روز آزادی وی بھ دلیل شدت جراحات وارده جانسپرد.پزشکی قانونی علت مرگ وی را خونریزی مغزی اعلام کرده است.گفتنی است مراسم یادبود او روز یکشنبھ ١۴ تیربرگزار شد.۴۵ - مریم مھر آذین ٢۴ سالھ در خیابان آزادی با شلیک گلولھ جان باخت.۴۶ - میلاد یزدان پناه ٣٠ سال در خیابان آزادی با شلیک گلولھ جان باخت.۴٧ - حامد بشارتی ٢۶ سالھ در خیابان آزادی با شلیک گلولھ جان باخت.۴٨ - بابک سپھر ٣۵ سالھ در خیابان آزادی با شلیک گلولھ جان باخت.۴٩ - ندا اسدی۵٠ - امیر کویری . فارغ التحصیل از دبیرستان تطبیقی تھران۵١ - فرزاد ھشتی۵٢ - امیر طوفانپور، نیازمند تایید۵٣ - محمد، ١٢ سالھ، (نیازمند تایید)۵۴ - محرم چگینی قشلاقی فرزند میرزا قلي ٣۴ سالھ – قطعھ ٢۵۶ بھشت زھرا ردیف ١۴۶ شماره ١٣۵۵ - محمد حسین فیضی فرزند غلامرضا ٢۶ سالھ – لھقطعھ ٢۵٧ بھشت زھرا ردیف ٣١ شماره ٢۵۵۶ - رامین رمضانی فرزند مھدی ٢٠ سالھ سرباز وظیفھ در درگیری ھای ھفتھ دوم پس از انتخابات در تھران بھ قتل میرسد.جنازه ی رامین کھ چند روز قبل از جان باختن بھ عنوان مرخصی از محل خدمت سربازی اش بھ تھران آمده بود، در حالی پساز یک ماه پیگیری بھ خانواده ی وی تحویل داده شد کھ سھ گلولھ پیکر وی را سوراخ کرده بود. والدین رامین حتی در مراسمتدفین فرزند خود نیز مجبور بودند تحت نظارت مأموران عمل کنند. محل دفن قطعھ ٢۵٧ بھشت زھرا ردیف ۴۶ شماره ٣٢۵٧ - سھراب اعرابی ١٩ سالھ کھ در زندان اوین زیر شكنجھ جان باخت.سھراب اعرابي ١٩ سالھ سال آخر دبیرستان و آماده براي امتحان كنكور در جریان خیزش انقلابی خرداددر ٣٠ خرداد روز شنبھ بازداشت و بھ مكان نامعلومي منتقل مي شود .بعد از پیگیریھاي پي در پي خانواده بخصوص مادرش متوجھ مي شوند كھ وي در زندان اوین است,مادر این جوان در روز سھ شنبھ ١۶ تیر با گذاشتن كفالت در دادگاه انقلاب ھر روز بعد از ظھر منتظرآزادي فرزند ش بود, با وجود این كھ این مادر مي دانست كھ فرزندش در زندان اوین است ولي خیلينگران بود و مي گفت مي ترسم بچھ ام را بكشند. این مادر عكسي از فرزندش تھیھ كرده بود و بھ ھرزنداني كھ آزاد مي شد عكس عزیزش را نشان مي داد و از آنھا مي پرسید كھ آیا او را مي شناسند و یا در زندان دیده اند؟ او ميگفت بھ ھر كجا و ھر كسي مراجعھ مي كنم جواب نمي دھند و میگویند صبر كن آزاد میشود. این مادر كارش از صبح تا شبجلو زندان ماندن شده بود تا اینكھ یك دفعھ از طرف قاضي مر تضوي خبر آمد كھ سھراب اعرابي در زندان درگذشتھ است.خانواده اش را خبر كنید تا جنازه فرزندشان را تحویل بگیرند........فیلمي از مادر سھراب اعرابي در جلوي اوین كھ عكس فرزندش را بھ یكي از زندانیان آزاد شده نشان میدھد و از او سراغ( http://www.youtube.com/watch?v=S_29VjuRaRA) فرزندش را میگیرد۵٨ - داود صدری، ٢٧ سالھ روز ٢۵ خرداد در جریان تظاھرات میلیونی مردم تھران تیر خورده و بھ بیمارستان امام علی منتقلمیشود. روز شنبھ ٣١ خرداد خانواده برای آوردن داود بھ خانھ بھ بیمارستان رفتھ کھ مطلع میشوندفرزندشان درگذشتھ است. روز یکشنبھ ١ تیر در قبرستان بھشت شھدای ملارد دن میشود.گزارش شده کھ مقامات جمھوری اسلامی ٣۵٠ ھزار تومن بابت پول تیر و ۶ میلیون ھم بابت تحویلتحویل جنازه از خانواده داود درخواست کرده اند. ھمچنین گزارشات حاکی از آن بوده کھ بھ خانواده داودتوصیھ کرده اند کھ اعلام کند داود بسیجی بوده و توسط مردم بھ قتل رسیده است.۵٩ - آرمان استخری پور، ١٨ سالھ از شیراز کھ در درگیری ھای چند روز اخیر(زمان مجروح شدن نامعلوم است) شیراز درمحلھ ابیوردی مورد اصابت باتوم قرار گرفتھ و بھ کما رفتھ بود. او کھ بھ منزل پیرزنی در حوالی درگیریھا پناه برده بود روزدوشنبھ ٢٢ تیر جان باخت. علت فوت او مرگ مغزی اعلام شده است. پیکر این عزیز جان باختھ سھ شنبھ ٢٣ تیر برابر با ١۴جولای در دارالرحمھ شیراز بھ خاک سپرده شد. گفتنی است کھ پزشک آرمان علت مرگ وی را مرگ مغزی اعلام کرد.۶٠ - سعید اسماعیلی خان ببین، ٢٣ سالھ كھ بر اثر وارد شدن ضربھ بھ سرش در حوادث تھران كشتھ شده است، در شھرخان ببین (استان گلستان) بھ خاك سپرده شده است. (جزئیات دقیق تر ھنوز دریافت نشده است).۶١ - مھرداد حیدری، روزنامھ نگار مشھدی کشتھ شد ، مھرداد نقدھای تندی بر وزارت اطلاعات و نیروھای امنیتی در روزشنبھ ٢٠ تیر نوشتھ بود و نسبت بھ فشار بر جوانان برای اعتراف گیری اعتراضات شدیدی کرده بود روز یکشنبھ ٢١ تیر بھطرز مشکوکی در مشھد بھ قتل رسید . بھ گزارش سایتھای انترنتی ، حیدری کھ پیشتر در روزنامھ خراسان فعالیت داشت بنا بھدلایلی بھ ھفتھ نامھ نسیم مشھد رفت و در آن نشریھ در محیطی استانی بھ نوشتن پرداخت . وی خرداد ماه ، با دعوت روزنامھخراسان رضوی بھ آن روزنامھ رفت و در یادداشت ھای ثابت روزنامھ حضوری فعال بھ ھم رساند . مھرداد حیدری در آخرینیادداشت خود ضمن انتقاد از وزارت اطلاعات در کسب اطلاعاتی ساختگی ، این وزرات خانھ را محکوم بھ نداشتن اطلاعاتیکرد کھ با فشار بر جوانان قصد بھ دست آوردن آن را دارد .حیدری در این یادداشت ضمن برشمردن نکات منفی جریانات اخیرایران ، آنھا را دستمایھ افرادی دانست کھ ھمیشھ حق بھ جانب گرفتھ و بر دفاع از مردم حکایت می کنند.۶٢ - علی فتحعلیان. محل جان باختن: روبروی مسجد لولاگرمحل سکونت: خیابان رودکی، خیابان شکوفھ (خمسھ)۶٣ - ترانھ موسوی، دختر جوانی کھ در تجمع مسجد قبا توسط نیروھای لباس شخصی و بسیجی بازداشت شده بود پس از چندھفتھ بی خبری سرانجام پیدا شد. از ترانھ جز جسد سوختھ ای در حوالی قزوین چیزی باقی نمانده است ونیروی انتظامی خانواده او را با تھدید و ارعاب وادار بھ سکوت کرده اند.ترانھ موسوی آخرین بار بنا بر شھادت چند بازداشتی دیگر، آخرین بار در مقر پایگاه بسیج در حینبازجویی دیده شده است. نیروی بسیجی پس از آن این دختر جوان را از دیگر بازداشتیان جدا کردند و بھاو تجاوز جنسی کردند. ترانھ موسوی چندین بار و توسط چندین بسیجی بھ وحشیانھ ترین شکل ممکنمورد تجاوز قرار گرفت.بر اثر شدت جراحات وارده بھ رحم و مھبل بیھوش شد. بسیجیان کھ دیدند کار بھ جای باریک کشیده است بدن نیمھ جان او را بھبیمارستان امام خمینی کرج بردند بھ این امید کھ پارگی ی رحم و مھبل و مقعد او را بھ سانحھ تصادف رانندگی نسبت دھند. دربیمارستان اما با معاینھ پزشک معلوم می شود کھ علت جراحات وارده نھ سانحھ تصادف بلکھ تجاوز جنسی بوده است. نیروھایبسیجی کھ بھ شدت سراسیمھ و نگران شده بودند با مشورت و ھماھنگی مقامات بالاتر خود پیکر نیمھجان و بیھوش ترانھ را از بیمارستان خارج می کنند و بھ کلیھ پرسنل بیمارستان دستور اکید می دھند در این باره سکوت کنند وبا احدی صحبت نکنند. پرستاری کھ نمی خواھد نامش فاش شود اما ترانھ موسوی را بشناسایی می کند.نیروھای بسیجی او را بھ یکی از بیابانھای خلوت اطراف قزوین می برند. در ھمان حال کھ بی ھوش بوده مجدد بھ او تجاوز میکنند و بعد بر روی تن نیمھ جانش بنزین ریختھ و او را بھ آتش می کشند. بھ امید اینکھ کلیھ آثار و نشانھ ھای تجاوز را از بینببرند.۶۴ - حسن کاظمینی، پدر بزرگ وی بھ نام علی کاظمینی طی نامھ سرگشاده ای بھ مطبعات نوشتھ است: چند روز قبل نوه ١٩سالھ ام حسن، بھ خیابان انقلاب رفت تا بھ ھمراه ھمفكرانش برعلیھ حقي كھ از كف داده بود، تظاھرات كند. در جمعی كھ برایآن مجوز نداده بودند حاضرشد و عواملی بھ ادعای آنكھ تجمع غیرقانونی است با جمعیت حاضر برخورد كردند و حسن دیگربھخانھ برنگشت .۶۵ - آقای معزز ٢٧ سالھ یکی از جانباختگانی است کھ در اعتراضات گسترده و خونین مردم تھران در ٣٠ خرداد ماه شرکتکرده بود. او حوالی میدان آزادی با اصابت گلولھ بھ چشمش جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران کرد۶۶ - محمد کامرانی، طبق گفتھ خانواده وی، محمد را در حالیکھ تقریبا نیمھ جان بوده و سراسر بدنش علائم باتوم و شکنجھ بودهبھ تخت بیمارستان بستھ بودند تا امکان فرار نداشتھ باشد . با تلاش خانواده بالاخره می توانند محمد را ازبیمارستان لقمان مرخص و بلافاصلھ بھ بیمارستان مھر منتقل می کنند اما در آنجا پزشکان متخصص میگویند با توجھ بھ اینکھ عقونت تقریبا تمام بدن را فراگرفتھ امیدی در بھبود نیست و محمد ظرف کمتر از ٣ساعت در تاریخ ٢۵ تیر جان میبازد.۶٧ - میثم عبادی، خانواده میثم عبادی از کشتھ شدن فرزند خود در روز ٢٣ خرداد در فلکھ صادقیھ تھران خبر دادند.میثم عبادیفرزند عسگر در حالی کھ از محل کار خود از یک فرش فروشی بھ خانھ بر میگشتھ در فلکھ صادقیھ از ناحیھ شکم مورداصابت گلولھ قرار گرفتھ و بھ علت خونریزی بسیار زیاد در خیابان جان باختھ است.پیکر این نوجوان ١٧ سالھ بعداز طیمراحل قانونی در بھشت زھرا دفن شده است.۶٨ - رامین قھرمانی، ساکن محلھ ی شھرآرا پس از حدود ١۵ روز بازداشت، بلافاصلھ پس از آزادی در منزل دچار تشنج شده وقبل از رسیدن بھ بیمارستان، جان باختھ است. او بھ خانواده ی خود گفتھ بوده کھ در زندان او را از پا آویزان کرده بودند.۶٩ - محسن روح ال امینی، روز ١٨ تیر در جریان درگیری ھای تھران دستگیر شده بود. بھ خانواده محسن گفتھ بودند کھ بھزودی محسن را آزاد خواھند کرد. اما چھارشنبھ شب ٢٢ جولای برابر با ٣١ تیر بھ خانواده اش خبر فوت محسن را داده اند.گزارش شده کھ نیروی انتظامی برای تحویل جسد محسن از خانواده اش درخواست پول کرده اند. جمعھ ٢ مرداد برابر ٢۴جولای مراسم خاکسپاری محسن میباشد.٧٠ - امیر جوادی فر لنگرودی، ٢۴ سالھ دانشجوی دانشگاه آزاد قزوین کھ در اعتراض ھای ١٨ تیرماه در محدوده ی امیرآبادتوسط لباس شخصي ھا مجروح و در بیمارستان بستری بود اما پس از بھبودی بھ زندان اوین انتقالش دادند.گزارش شده کھ امیر بر اثر شدت ضرباتی کھ بھ سر و صورتش زده بودند بتدریج بینایی اش را از دست دادهبود. ھمچنین در اثر شدت ضربات بھ دنده ھایش دچار خونریزی داخلی جان شده و جان میبازد. بر اساسگزارشات دریافتی امیر در روزی کھ زندانیان را از کھریزک بھ اوین می آوردند، در آن فضای تنگ، گرم و درآن ھوای خفھ کننده و بد ماشین پلیس، تشنج می کند و کم کم از نفس می افتد. ماموران ھم بسیار شتاب زده اورا از ماشین خارج می کنند و می برند.٧١ - یوسف صالح، درباره ی او اطلاعات زیادی در دست نیست، تنھا برخی از بستگان جان باختگان دیگر تایید کرده اند کھیوسف صالح در جریان ناآرامی ھای پس از انتخابات کشتھ شده است، اما اطلاعات بیشتری درباره ی او و خانواده اش ندارند.٧٢ - حسن شاپوری ( دانشجو ) براساس گزارش رسیده از یکی از زدانیان آزاد شده در کھریزک٧٣ - رضا فتاحی ( دانشجو ) براساس گزارش رسیده از یکی از زدانیان آزاد شده در کھریزک٧۴ - میلاد .. ،جوانی کھ توسط صادق یکی از شکنجھ گران، شب اول دستگیری اش بھ باد مشت و لگد گرفتھ شد و بھ کما رفت.پس از آن میلاد را با خودشون بردند . ولی دکتر ھم بند ما گفت اون از گوش و دھنش خون اومده و متاسفانھ مرده. (براساسگزارش رسیده از یکی از زدانیان آزاد شده در کھریزک)٧۵ - مرتضی سلحشور، (براساس گزارش رسیده از یکی از زدانیان آزاد شده در کھریزک)٧۶ - مراد آقاسی، (براساس گزارش رسیده از یکی از زدانیان آزاد شده در کھریزک)٧٧ - محسن انتظامی، (براساس گزارش رسیده از یکی از زدانیان آزاد شده در کھریزک)٧٨ - امید رضا میرصیافی، (یک وبلاگنویس کھ در اسفند ١٣٨٧ در زندان در اثر شکنجھ جان میبازد)__

در جریان خیزش انقلابی مردم در ایران نیروھای سرکوبگر رژیم جنایتکار اسلامی بھ وحشیانھ ترین شکلی دست بھ قتل عاممردم چھ در خیابانھا و چھ در بازداشتگاھھا زدند. کشتار مردم معترض و بھ تنگ آمده از حکومت اسلامی بھ ویژه بعد ازسخنرانی علی خامنھ ای ولی فقیھ رژیم در ٢٩ خردادماه کھ رسما فرمان سرکوب خونین اعتراضات مردم را صادر کرد، ابعادبھ مراتب گسترده تری یافت. بر اساس گزارشات تکمیلی رسیده بخش زیادی از جان باختگان در روزھای بعد از ٢٩خردادتوسط نیروھای نظامی جمھوری اسلامی بھ قتل رسیده اند.جمھوری اسلامی در عین حال بھ طور وسیع و سازمان یافتھ تلاش میکند افکار عمومی ایران و جھان را از میزان قربانیانجنایت شان بی اطلاع سازد. طبق گزارشات رسیده ماموران نظامی جمھوری اسلامی با مراجعھ بھ بیمارستانھا و ھر جایی کھامکان نگھداشتن زخمی ھا و کشتھ ھا بود بھ زور آنھا را ربوده و در موارد زیادی خود بھ خاک میسپردند.از سوی دیگر رفتار مامورین سرکوبگر باخانواده ھا ی جانباختگان را ه آزادی تماما غیر انسانی و توھین آمیز بود .مامورینوزارت اطلاعات جمھوری اسلامی با تحت فشار قرار دادن خانواده ھای قربانیان رویدادھای اخیر، تنھا با قید تعھد و شروطتعیین شده توسط مقامات جمھوری اسلامی حاضر بھ تحویل دادن اجساد عزیزان شان میشدند. بخشی از شروطی کھ مامورینوزارت اطلاعات در تعھد ھا نوشتھ اند بھ قرار زیر می یاشد:١- مراسم بي سر و صدا و فقط با حضور افراد نزدیك خانواده صورت بگیرد٢- در مراسم ھیچ گونھ شعار و تبلیغ علیھ حكومت و سخنراني انجام نشود.٣- در مراسم و روي سنگ قبر علت مرگ نوشتھ نشود.مامورین وزارت اطلاعات تلاش گسترده ای را بکار می برند تا از انتشار اسامی و عکس جان باختگان جلوگیری کنند. آنھاحداکثر فشار را بر روی خانواده ھای قربانیان بکار می برند تا بتوانند جنایت مرتکب شده را بپوشانند و مردم ایران و جھانیان وبخصوص سازمانھای حقوق بشری از آن بی اطلاع بمانند.علیرغم تھدیدات و فشارھای مامورین وزارت اطلاعات اسامی این اسامی تاکنون بھ ھمت برخی از خانواده ھا و فعالین دفاع ازآزادی و حقوق انسانی تھیھ شده است. ھمینجا ما ھمھ مردم ایران را فرا میخوانیم تا در تھیھ اسامی و عکسھای کلیھ جان باختگانرویدادھای اخیر بھ ھر شکل ممکن ما را یاری دھند.
منبع : خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر ایران( هرانا )

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

روزنامه صداي عدالت لغو مجوز شد

در آخرين روزهاي کاري دولت نهم، يک روزنامه ديگر هم بر اساس تشخيص هيات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد، لغو امتياز شد. ديروز عصر خبرگزاري حامي دولت به روال معمول نخستين خبرگزاري بود که اخبار توقيف و لغو امتياز صداي عدالت را منتشر کرد و نوشت؛ «دبيرخانه هيات نظارت بر مطبوعات روزنامه صداي عدالت را به خاطر اهانت آشکار به آیت الله خميني(ره) لغو مجوز کرد.» اين خبرگزاري با انتشار عکس تکراري پيشخوان مطبوعات، در اين باره نوشت؛ «در اطلاعيه دبيرخانه هيات نظارت بر مطبوعات آمده است مطالب مندرج در صفحه 9 روزنامه شماره 2229 صداي عدالت مورخ چهارم مرداد 88، اهانت به آیت الله خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و زير سوال بردن اساس نظام جمهوري اسلامي و مصداق ماده 27 قانون مطبوعات و همچنين بندهاي(1)و (7) ماده 6 اين قانون است.»
منبع :http://etemaad.ir/Released/88-05-06/150.htm روزنامه اعتماد
باز هم بی عدالتی ، باز هم خفقان ، باز هم نقض حقوق آزادی مطبوعات .

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

_____________

صبح شد .
از خواب برخاست . خدایش را از گنجه اش بیرون آورد و عبادت کرد . وقت رفتن شد ، خدایش را درون گنجه اش گذاشت و چماقش را برداشت .
درون گنجه اش به غیر از خدایش ، پول و زر و جواهراتش بود .

تصاویری از روز جهانی سبز برای ایران












تصاویر زیادی در این مورد در سایتهای مختلف قرار داده شده است که این چند تصویر نیز می تواند چشمه ای از همراهی و حمایت مردم جهان از مردم مظلوم ایران را به نمایش گذارد .



اعتراضات در سراسر جهان به برخورد با معترضان

معترضان به نحوه برخورد با معترضان به نتیجه انتخابات ، روز شنبه ۳ مرداد (۲۵ ژوئیه) در سراسر جهان خواستار پایان یافتن این برخوردها و آزادی زندانیان سیاسی در ایران شدند.
بعضی از سرشناس ترین گروه های بین المللی مدافع حقوق بشر مانند عفو بین الملل و سازمان دیده بان حقوق بشر از مراسم "روز جهانی اتحاد برای ایرانیان" که در بیش از هشتاد شهر جهان برنامه ریزی شده بود، حمایت کردند.
در آمستردام، شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل برای صدها تظاهرکننده سخنرانی کرد .






۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

مطلق یعنی کامل، بدون عیب و نقص، بدون چون و چرا، یعنی همسنگ ندارد .
حال می توند این مطلق زاییده انسان ناقص باشد .

۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

ترانه مورد علاقه لباس شخصی ها :
جواب همصدایی ها - پلیس ضد شورش نیست

سوم مرداد: روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران

جمعی از گروه ها و سازمان های مدافع حقوق بشر در ایران و خارج، سوم مرداد ماه را روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران نامگذاری کرده اند حامیان روز جهانی اقدام برای حقوق بشر عبارتند از شیرین عبادی؛ برنده جایزه صلح نوبل، جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، دیدبان حقوق بشر، گزارشگران بدون مرز، فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و ابتکار زنان برنده جایزه صلح. در وبسایت این اقدام نوشته شده است: «فعالان حقوق بشر به طور هماهنگ روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران را برای تاریخ سوم مرداد ماه سازماندهی کرده اند.» این بیانیه می افزاید: «در این روز تظاهراتی در برابر دفاتر نمایندگی های جمهوری اسلامی در دست کم ۵۰ شهر جهان برگزار خواهد شد.» در وبسایت اقدام برای حقوق بشر در ایران نوشته شده بیش از یک ماه است مردمی که در تجمعات مسالمت آمیز خواهان حقوق خود هستند مورد سرکوب های گسترده دولتی قرارمی گیرند. بسیاری از مردم در خیابان ها کشته شدند، چند صد نفر در خیابان ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجروح شده اند و بنظر می رسد که حداقل ۲۰۰۰ نفر بازداشت شده اند.» سازمان عفو بین الملل از حامیان این اقدام نیز در بیانیه ای که ساعاتی پیش منتشر کرد می نویسد: «به دنبال بیش از یک ماه سرکوب دولتی شدید علیه مردمی که خواستار احقاق حقوق خود هستند، روز شنبه سوم مرداد، ۲۵ ژوئیه روز همبستگی با مردم ایران اعلام می شود.» برگزار کنندگان روز جهانی اقدام بر این باروند که مسائل سیاسی پیش روی ایران تنها توسط مردم ایران قابل حل است اما سرکوب خشونت بار حقوق تضمین شده بشر مردم ایران دغدغه همه مردم جهان است. آنان خواستار آن هستند که جامعه جهانی و دولت ها تأیید کنند حقوق بشر مردم ایران یک دغدغه جهانی است، تأکید جامعه جهانی و دولت ها بر این که سازمان ملل متحد باید برای بررسی وضعیت وخیم و نقض سیستماتیک حقوق بشر هیأتی را فوراً به ایران اعزام کند، آزادی بی قید و شرط همه زندانیان عقیدتی و سیاسی، پایان به خشونت های دولتی و پاسخگویی دولت برای جنایاتی که اتفاق افتاده، لغو مجازات اعدام و آزادی تجمع، بیان و مطبوعات.
منبع:Persian ▪ صدای آمريکا , http://mardok.blogfa.com/

۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

بدون شرح





مردم و حکومتها


مردم جهان از آغاز تاریخ بشریت کمتر حکومتی را دیده است که برای مردم باشد و در برابر تغییرات خواست مردم مقاومت نکرده باشد و کمتر انقلابی را دیده است که بر خواست مردم تاکید داشته باشد . ( ممکن است در ابتدا به برخی از خواستها توجه شود )
آری انقلابی پیروز می شود ولی از این انقلابها ، انقلابیونی بیرون می آیند که دیگر انقلابی نیستند و انقلاب را که یک جنبش و حرکت است به یک حکومت ایستا تبدیل می کنند و سعی در تثبیت آن دارند . از این بیرون آمدنها هم افراد سرشناس می آیند که اگر واقع بینانه نگاه کنیم سهم آنها از مردمی که یکصدا شدند کمتر است ، زیرا که این پیروزی از آنِ مردمی ست که با همدلی و اتحاد آنرا به ثمر رساندند ولی هیچ سهمی ندارند این پیروزی از آن انسانی ست که با انسان دیگر جمع شد و شد ما ، آنها ، ملت .
ولی همواره در طول تاریخ این صداها که منشا تغییر و تحول است کنار گذاشته می شود و با بی تفاوتی با آن برخورد می شود و صدایی تک می شود مای آنها . اصلا علت انقلابها ایستادگی این صدای ما در برابر صذایی تک است ولی بعد از پیروزی می شود تکی دگر و اگر بار دگر مقابل این تک برآیی ، می شود آشوب .
آنگاه این دولتها چه میکنند ؟
مردم جهان قربانی چه کسانی هستند ؟
مردم در سراسر جهان مقابل یکدیگر بارها صف آرایی کردند بدون هیچ دلیل منطقی و برای دولتهایشان . آیا اختلاف میان دولتها سبب صف آرایی مردم مقابل یکدیگر نمی گردد ؟ ذحاصل این صف آرایی ها برای مردم چه بوده ؟ بجز کمک به تثبیت همان حکومتها ؟
عامل این مرزبندیهای سیاسی که باعث جدایی مردم از یکدیگر شده است کیست ؟ آیا همان دولتها نیستند ؟ عامل اصلی نژاد پرستی کیست ؟ آیا همین مرزبندی ها نیست ؟ عامل اصلی نزاعهای قومی کیست ؟ آیا روسا نیستند ؟ عامل اصلی جنگ و خونریزی کیست ؟ آیا مردم قربانیان بزرگ حکومتها نیستند ؟آیا علت عقب ماندگی ملتها دولتها نیستند ؟
چه میشد هیچ تفاوتی میان شروند زیمبابوه و شهروند آمریکایی نبود ؟ چه میشد هیچ تفاوتی میان شروند افغانی و شهروند ایرانی نبود ؟ چه کسی باعث این اختلاف شد ؟ شاید بگویید ناآگاهی آن مردم . ولی چه کسی باعث این ناآگاهی شد ؟ آیا اگر این تفاوت نباشد باز هم شاهد جنگ و خونریزی خواهیم بود ؟
اون جیزی که باعث انقلاب و تغییر می شود این است که مردم جهان همواره در راستای آرمانها و تحقق بخشیدن به آرمانهایشان حرکت می کنند ، اگر چه آرمانهایشان را بعد از پیروزی از دست رفته ببینند . این است که مردم جهان را بیدار نگه داشته و امیدوار . این امید است که همواره باعث تغییر شده است . این است که موجب ترس حکومتها می شود . هر انسانی نزد خود آرمانی دارد که اگر این آرمانها در یک جهت قرار گیرد می شود انقلاب . برای مردم چندان مهم نیست که حکومتها چه می کنند مهم زنده موندن این آرمانهاست .
زنده باد انسان آزاده .

( پی نوشت : در کشورهای توسعه یافته ممکن است انقلابی رخ ندهد و لی روح تحول خواهی از میان نرفته است )

بدون شرح ( خودتون نظر بدین )

'مشروعیت حاکمیت از طرف خداوند است'
آیت الله محمد یزدی همچین به بخشی از سخنان آقای هاشمی رفسنجانی ایراد گرفته و گفته "همراهی مردم برای حکومت مشروعیت ایجاد نمی کند."
آقای یزدی با اشاره به سخنان آقای رفسنجانی در باره نقش مردم و میزان رضایت آنها از حکومت گفته است: "ایشان اشتباه کرده و اشتباه می کنند."
به گفته آقای یزدی، مشروعیت با مقبولیت تفاوت دارد و "مشروعیت حاکمیت در اسلام از طرف خداوند است و مقبولیت حاکمیت با همراهی مردم است."
آقای یزدی با اشاره به بخشی از سخنان خطیب نماز جمعه تهران در باره مشروعیت حکومت گفت:"درست است که بدون همراهی مردم هیچ حاکم اسلامی نمی تواند کاری انجام دهد، اما همراهی مردم، مشروعیت حکومت را ایجاد نمی کند حتی در مورد پیامبر اسلام هم این گونه بود."
آقای رفسنجانی در روز جمعه با استناد به روایتی از پیامبر اسلام به امام علی، گفته بود: "اگر دیدی مرم راضی بودند و تو را قبول کردند و به تو این سمت را دادند، شما بپذیر. اگر احتراز کردند، بگذار هر کاری می خواهند بکنند."
این عضو شورای نگهبان که در انتخابات از مدافعان محمود احمدی نژاد بود، گفت:"اصل مهمی که زیر بنای حکومت اسلامی است مورد توجه آقای هاشمی قرار نگرفت این که اگر مردم باشند حکومت هست و اگر نباشند، نیست. این غلط است."
به عقیده این عضو شورای نگهبان، امام علی به عنوان اول امام شیعیان بعد از وفات پیامبر اسلام، اگر چه مردم با وی همراهی نکردند اما "امیر المومنین در 25 سال خلیفه مسلمین بودند به عبارت دیگر ایشان مشروعیت داشتند اما مقبولیت نبود بعد از مرگ عثمان می بینیم که مردم همراهی کردند و امام علی خلیفه شد."
این عضو شورای نگهبان همچنین کسانی را که به نتایج انتخابات اعتراض دارند "یک عده جوان" توصیف کرده که "تحت تاثیر برنامه های ماهواره ای هستند" و این پرسش را مطرح کرده که "آیا ما باید اینها را تقویت کنیم یا اکثریت طرفدار اسلام را و نظام را تقویت کنیم؟"
آقای یزدی گفته که اگر در چهار سال آینده در شورای نگهبان باشد هرگز صلاحیت میرحسین موسوی را تائید نخواهد کرد چون به گفته وی، آقای موسوی "تا الان تن به هیچ قانون و حرف منطقی نداده است."
منبع : روزنامه اعتماد http://etemaad.ir/Released/88-04-28/150.htm

مردم ، جمعه ، جمهوریت

جمعه 26/4/88 . نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار شد با حضور خیل عظیم جمعیت که منجر به بسته شدن خیابانهای منتهی به دانشگاه تهران شد . آنچه که باید به دقت به آن توجه کرد علت حضور گسترده مردم در این مراسم دینی و حضور گسترده نیروهای نظامی و لباس شخصی بود . مردم این پایگاه دینی را در راستای ادامه اعتراضات و پافشاری بر حقشان انتخاب کردند . آری مردم آمدند . اومدن تا نشون بدن حرکت مسالمت آمیزشون رو . ولی متاسفانه باز به درگیری ختم شد ، باز آنها شدند آشوبگر ، باز صدا و سیما وارونه نمایی کرد .
آیا کسانی که با زور باتوم به جان مردم می افتند به پیامد و عواقب آن برای خود اندیشیده اند ؟
مردم هیچ سلاحی جز سلاح اندیشه ندارند ، آیا شما با سلاح نظامی به سراغ این سلاح فکری می روید ؟ شما که به مبارزه با این مردم پرداخته اید نمیدانید که در مبارزه باید با سلاح مشابه شرکت کرد ؟ این نشان ضعف است که در مقابل تفکر و اندیشه با سلاخهای نظامی ایستادگی کنید . اگر هم بتوانید این داعتراضات را با سلاحهای نظامی بخوابانید نمی توانید انگیزه ای که در مردم ایجاد شده است که ناشی از تفکر و تعقل است را بخوابانید . این سلاحی که مردم دارند بسیار قوی تر از باتوم است . این سلاح بارها باعث تغییر شده است . آیا شما از تاریخ عبرت نگرفته اید سلاح نظامی در برابر سلاح اندیشه موجب بیداری می شود ؟
مردم اگر هم مدت کوتاهی دست از مبازه بکشند هیچ گاه برخوردهای شما رو فراموش نخواهند کرد . پس به آاری مردم احترام بگذارید ، به مطالبات آنها رسیدگی کنید که در غیر این صورت دودش به چشم شما خواهد رفت . اگر معترضان قلیل هم باشند این حق آنهاست که صدایشان شنیده شود .
متاسفانه بسیار بدتر از ابزارهای نظامی شما ابزار رسانه ای شماست . رسانه ملی که تبدیل به رسانه میلی شده است بارها به مردم و معترضان توهین کرده است و با وارونه نمایی و سیاه نمایی نمی دانم سعی در چه کاری دارد ؟ نظیرش همین انعکاس نماز جمعه بود که باز مردم را اغتشاش گر نامید و نمازگزاران جبهه سبز را با نماد دو دختر فشن (fashion) در حال آرایش معرفی کرد .
حال سوال من این است آیا حضور دختر و پسر فشن در نماز جمعه باید باعث ناراحتی شما شود یا خوشحالی ؟ آیا از بودن آنها در نمازجمعه باید نگران باشید ؟ آیا آنها در مراسم آیینی خود سهمی ندارند ؟ مگر دین و مذهب سندی دارد که نام اینها درون آن ثبت نشده است .
همین طور رسانه های دیگر شما که از بودجه مردم و مملکت تغذیه می شوند ، انواع توهین ها رو به مردم می کنند . همین طور رفتار برخی مسولین که سعی در ارعاب مردم دارند .
این رفتارها موجب آگاهی می شود تا غفلت .
عجیب است که مردم را نشناخته اید .
شما باید از انقلاب اسلامی که در برابر حکومت فردی و خانوادگی به پیروزی رسید درس بگیرید . باید بدانید که این انقلاب از برکت مردم و حرکت آنهاست . آیا نه این است که مردم خواستند و توانستند ؟
آرزو دارم شما که به مقابله با مردم بر خواسته اید به مطابات همین مردم که حافظ آرمانهای خود و میهن خود هستند توجه کنید وتا بیش از این باعث قتل و خونریزی و ضربه به کشور عزیزمان نباشیم .
به یاد داشته باشیم جمهوری اسلامی ایران از آن مردم است و مردم از جمهوریت خود دفاع خواهند کرد .